به گزارش سینماپرس، عوامل برنامه طنز «هموطنز» هنرمندان و مردم شهر به شهر را به مهمانی دعوت کردند و میزبان کسانی شدند که از نزدیکترین فاصله تا دورترینِ آن، خودشان را به محل ضبط برنامه رساندند.
حسین امانی، تهیهکننده برنامه در گفتوگو با خبرنگار تلویزیون ایرنا درباره چگونگی شکلگیری ایده برنامه و انتخاب نام «هموطنز»، همچنین چالشهای ضبط برنامه میگوید.
شهرها محوریت دارند
هر بار برنامه را به یک شهر تقدیم میکردید، چهطور شد که به این ایده رسیدید؟
خیلی برایمان مهم بود که برنامهای داشته باشیم که بیشتر در آن شهرها محوریت داشته باشند تا افراد، بنابراین این ایده را پیگیری کردیم و متوجه شدیم نمونه قبل از آن وجود نداشته، البته برنامههایی بوده که به اقوام پرداخته باشد مثلاً برنامهای مانند «خندوانه» این کار را انجام داده بود و از عربهای ایرانی یا مثلاً از کردها برای حضور در برنامه دعوت کرده بود، اما ما مستقیم رفتیم سراغ شهر و در هر برنامه میزبان یک شهر بودیم.
در این مسیر با چه چالشهایی مواجه شدید؟
خیلی سخت بود، در برنامه مشابه دست عوامل باز بود، یعنی هر شاعر، خواننده، استندآپ کمدینی که میخواستند یا میشد را به برنامه دعوت میکردند، حتی با ایده دعوت از اقوام دست عوامل در دعوت مهمانهای مدنظر باز است، اما ما خودمان را به شهرها محدود کردیم، خیلی مواقع شهرها افراد مدنظر را نداشتند، مثلاً یک شهری سلبریتی نداشت، یا شهری دیگر کمدین نداشت، بنابراین انجام آن و پیش بردن برنامه به مراتب سختتر بود.
مهمانها دیر یا زود میرسیدند
نکته جالب حضور تماشاگران برنامه شما بود که از شهرهای مختلف به محل اجرای برنامه میآمدند، دراینباره چه چالشی داشتید؟
به خاطر حضور تماشاگران مهمان از شهرهای مختلف عملاً غیرممکن بود که در یک روز بتوانیم دو برنامه را ضبط کنیم. برخی مواقع مهمانها، بهویژه از شهرهای دورتر خیلی زود به تهران میرسیدند، مورد داشتیم که مثلاً ساعت ۵ صبح تهران بودند، ما که نمیتوانستیم آنها را در این وضعیت رها کنیم. برعکس هم اتفاق اتفاد، مثلاً ۹ صبح ضبط برنامه شروع میشد، اما مهمانان ما ظهر رسیدند، بنابراین محاسبه زمان رسیدن مهمانان و برنامهریزی برای آنها واقعا سخت بود.
اجرای برنامه «هموطنز» را به کامران تفتی سپردید، چهطور به این انتخاب رسیدید و تجربهتان از این همکاری چهطور بود؟
انتخاب مجری برای ما خیلی سخت شد، یکسری از دوستان با سازمان قهر بودند و عملاً در این فضا انتخاب سخت شد. ما قصد داشتیم فرد مورد نظر هم بازیگر باشد و هم تجربه اجرا داشته باشد، بنابراین محدود شدیم، مثلاً برخی از دوستان به گفتمان ما نزدیک نبودند، برخی هم که به گفتمان ما نزدیک بودند کیفیت لازم را نداشتند، حدود سه ماه زمان برد که به کامران تفتی رسیدیم، بهنظرم بهترین گزینه را انتخاب کردیم و او هم تمام خودش را برای کار گذاشت، واقعا از او راضی بودیم.
اسم برنامه ابتدا فلشخند بود
چرا نام برنامه را «هموطنز» انتخاب کردید؟
اسم برنامه ابتدا فلشخند بود، بعد در اتاق فکر ما ایدههایی مطرح شد، از آنجایی که ما در پی شهرهای مختلف بودیم حس وطن برایمان عزیز و مهم بود، بنابراین درباره هموطن به توافق رسیدیم، فضای برنامه هم به طنز و شادی نزدیک بود، برای همین «هموطنز» انتخاب شد و خودم واقعاً از انتخاب این اسم رضایت دارم.
بازخوردهای برنامه را بررسی کردهاید، واکنشهایی که از مردم یا از خود سیما و صدا گرفتید چهطور بودند؟
ما برنامهای برای بررسی بازخوردها داریم تا بتوانیم برای آینده از آنها استفاده کنیم، برای همین یکسری اطلاعات را از بستر اینترنت و «رایانه سپهر» (فضای مجازی) استخراج کردیم و آنها را در اختیار سازمان قرار دادیم. در نظرسنجیهای مرکز افکار سازمان صدا و سیما بد نبودیم و ما با ۱۲ قسمت اجرا دومین برنامه شبکه دوم سیما شدیم، بنابراین نسبت به فصل اول از این بازخورد رضایت داریم. در ایام نوروز برای هر شهری که برنامه داشتیم پر بازدیدترین برنامه در آن شهر بودیم، در «رایانه سپهر» (فضای مجازی) هم از خیلی از برنامهها جلوتر بودیم، برخی از قسمتها و بخشهای برنامه ما بهشکل خیلی گسترده در شبکه های اجتماعی دست به دست شد و عددهای عجیب و غریب گرفت، مثلاً بخشی از برنامه ما مربوط به ارومیه حدود ۱۰ میلیون بازدید در «رایانه سپهر» (فضای مجازی) گرفته است. در آخرین آماری که استخراج کردیم حدود ۸۰ میلیون بار در شبکه اجتماعی برنامه ما بازدید گرفته است.
شهرها را چهطور انتخاب میکردید، آیا متر و معیار خاصی داشتید؟
اول اینکه در انتخاب شهرها پراکندگی آنها در کشور برای ما مهم بود، اما چیز دیگری که تاثیرگذار بود شرایط خودمان بود، مثلاً خیلی از شهرها را علاقه داشتیم برایشان برنامه داشته باشیم اما امکان آن برای ما میسر نبود، من خیلی دوست داشتم شهرهای جنوبی را بیشتر موضوع برنامه خودمان میکردیم اما مسیر خیلی طولانی بود و شرایط سخت شد، حتی سیل اواخر سال گذشته که در چابهار و کنارک جاری شد کار را برای ما سخت کرد که بتوانیم از شهرهای آن منطقه بیشتر برنامه بسازیم. با این وجود تلاش کردیم یکسری از شهرها که کمتر از آن شنیده شده بود را در اولویت بگذاریم مثلاً مانند سمیرم که خودم درباره آن کمتر میدانستم، گمان میکنم حدود یکسوم شهرهایی که سوژه برنامه ما شدند جزو شهرهای خیلی کوچک بودند.
برنامه بهتعبیری برای پیوند زدن شهرها و بازتولید حس ملیگرایی و تکرار دائم نام وطن بود، نظرتان درباره وجود این قبیل برنامهها با این حال و هوا چیست؟
همه آداب و رسوم شهرهای مختلف زیر یک پرچم به نام ایران هستند. اگرچه موضوع برنامه شهرهای مختلف ایران بود اما ما تلاش داشتیم همه چیز را در سایه پرچم ایران ببینیم، همه چیز زیر همین پرچم واحد که بهنام ایران است حرکت میکند.
اگر برنامهها طوری پیش برود که فصل دوم ساخته شود تمرکزتان همچنان در شهرها است؟
برای فصل دوم قرار است به روستاها به عنوان یکی از ارکان جامعه پرداخته شود، اما بهصورت مجزا درباره آنها برنامهای ساخته نمیشود.
ارسال نظر